قانون علت و معلول یا ترساندن برای حذف علت
سلام بر همگی
صد البته که امنیت جامعه از وظایف اصلی هر حکومتی است، صد البته که هیچ انسانی حق تجاوز به حریم دیگران را ندارد و در صورت تخطی مستحق برخورد و تنبیه است. ولی کمی با دقت به عواقبی که نحو برخورد اخیر نیروهای انتظامی به وجود آورده است نگاه کنید، در وبلاگ ها و سایت های خبری یا شخصی می خوانم که مردم از این نحوه برخورد بسیار ناراضی هستند تا اینجا بسیار منطقی است. ضرب و جرح افراد در وسط خیابان و در زمانی که این افرادتوانایی دفاع ندارند!!!! صبر کنید مگر قربانیان این افراد توان دفاع از خود را داشته اند؟ ولی فلسفه آویختن آفتابه، دریدن لباس این افراد بر تنشان و با چوب و چماق در هم کوبیدنشان هم منطقی نمی باشد! ولی آن مردان نقاب پوش باید امنیت جامعه را حفظ کنند و باید خودشان هم محفوظ بمانند! بله آنها باید محفوظ بمانند که شکی نیست حتی اگر با پوشیدن نقاب باشد من به سهم خودم شکایتی ندارم (به عنوان یکی از افرادی که باید امنیتم حفظ شود سهم دارم موافق با مخالف باشم) اما از سوی دیگر این برخورد ها از نظر من برخورد میان خیر و شر نیست . به عنوان یک بیننده بی طرف خود را ناظر جنگ خیابانی دو گروه از اراذل و اوباش می بینم.
دلم نه برای اراذل در حال کتک خوردن می سوزد و نه قدردانی برای اراذل در حال کتک زدن را احساس می کنم. دلم برای مردمی می سوزد که باید بر اراذل دسته اول دل بسوزانند و قدردانی از همان مردم که باید از اراذل دسته دوم قدردانی کنند،هرچند که در نهایت همین مردم قربانی همان اراذل و اوباش می شوند.فرقی می کند که کدام دسته؟
برخورد نادرست با یک معضل اجتماعی آن هم در مملکت گناه دارد، جوانی کرده، پشیمان می شود ، آینده اش را تباه نکنید تنها به این می انجامد که اراذل دسته اول بعد از آزادی هم جری تر شوند و هم برای چند مدت حمایت عاطفی کور عده ای را به دست آورند. و چه بسا اراذل دسته دوم هم خلق خوی ددمنشی به مذاقشان خوش آیند و به بهانه تار مو سر بشکنند، پس باید با اراذل و اوباش مبارزه کرد ولی این که با سبک و سیاق خودشان وارد گود شد معنی مبارزه نمی دهد.
سلام بر همگی
در این آشفته بازار که هردم از باغ بری می رسد این بنده حقیر مانده ام که کدام بر گواراتر است؟
در مقوله حجاب که گفتنی ها گفته شده و می شوند و جدا از همه گفت و شنود ها همه می دانند که ابن رقم برخوردها نه غیرت برای ناموس مردم است نه بر سر امنیت جمعیت "نسوان" و نه درجهت کاهش فشارهای غریزی "رجال" و نه حفظ قداست خون شهیدان وطن ونه به خاطر تجدید مودت با اسلام ناب محمدی. پس برای حسن ختام جمیعا "فاتحه مع الصلوات".
از آنجایی که در ایران نیستم مانند بسیاری از دلسوزان و" سینه چاکان وطن" فتوی قیام و جهادو انقلاب نمی دهم ، چون معتقدم کنار گود بودن و اظهار فضل کردن از دختری که با سر و صورت خونین به خانه بازگشته! دردی دوا نمی کند( وچه خوشبخت که به خانه برگشته و سر از ناکجا آباد حکومتی در نیاورده). فقط به عنوان کسی که ایران را مملکتش و تمامی آن انسانها را هم وطنش میداند دوست دارم که در حد تنوانم نگذارم این قضایا بی سرو صدا بگذرد و در صورت صلاحدید هموطنانم برایشان کاری انجام دهم که خودشان می خواهند. زیرا بر خلاف عده ای نه اعتقاد دارم که مردم ایران "گوسفندند" و نه" بی غیرت" و نه" به قهقرا رفته" می خوانمشان. منکر این نیستم که اختناق حاکم چه استعدادهایی را که نه تنها شکوفا نکرد که حتی به گمراهی و بزه انداخته است. منکر فساد و فقر و فحشا هم نیستم به فرضیات باهوشترین مردمان کره خاکی بودن هم اعتقاد ندارم ، فقط می دانم که با این فشارموجود، با این شکنجه بی وقفه و توان فرسا بسیار بی انصافی است اگر بخواهیم برای مردمی که جانبرکف و پرتلاش برای بدست آوردن حقوق خود تصمیم می گیرند و مبارزه می کنند بزرگی کنم واز عمکردشان خرده بگیرم. هر حرکتی و تلاشی و هر اعتراضی باید در مقیاس خودش سنجیده شود پس منی که برای لباسم ، انتخابم و یا هر یعد دیگری از زندگی ام هیچ جوابی پس نمی دهم نمی توانم درک کنم که حتی عکس گرفتن از یک صحنه برخورد چه اندازه ممکن است خطرناک باشد. آنگاه به جای تشکر از کسی که این خطر را به جان خریده تا وضعیت را به دیگران نشان دهد بگویم چرا از ناموس مردم دفاع نکردی؟ چرا خود را به درون آتش نیانداختی؟ تو بی غیرتی ، تو گوسفندی ، ذهنت تخدیر شده، مرده متحرک شده ای و ...
بهتر است قبل از هر نسخه پیچیدن و فتوی دادن این سوال را از خود بپرسیم: من به خاطر اعتراض چه از دست می دهم و آنها چه؟
سلام بر همگی
سیاست داخلی کشور، سیاست خارجی کشور؟ حقوق بشر؟ زندگی روزمره و حفظ ارزش فردی ؟
در این مواقع به یاد این می افتم که چرا "Multitasking" بودن و اثبات آن در رزومه برای گرفتن کار در اینجا بسیار مهم است.
ولی این خبر شکی وارد کرد که کلیه نظرات از ذهنم به طور کامل پاک شدند:
سلام بر همگی
چندی قبل در قبال فیلم سیصد محصول کمپانی برادران وارنر غوغایی به پا شد ،و از زمین و زمان لینک به عرض حال های اینترنتی می رسید که بروید و علیه این فیلم شکایت کنید. از این همت و غیرت در مورد تاریخ گذشته بسیار خوشحال شدم ولی از آنجایی که فیلم را ندیده بودم دست نگهداشتم. حالا که آبها از آسیاب افتاده است دوستی فایل های این فیلم را در اختیارم قراردادحالا که این فیلم را دیده ام نظراتی دارم.
2- افرادی که در این فیلم به عنوان پرشین معرفی شده اند به شکل و شمایل اعراب ، هندی ها ، و چشم بادامی ها هستند و از عنوان پرشین تنها به صورت تزیینی استفاده شده است مثل اینکه بگویند مریخی ها
3- قلیان و سوراخ کردن گوش یا بینی به آن دوره زمانی تعلق ندارند
4- جلال و جبروت تصویر شده برای دربار خشایارشا بسیار عالی است
5- قدرت نفوذ خشایارشا در بین یونانیان رده بالا بسیار زیاد است.
در حالی که به عنوان یک یونانی به طور قطح اعتراض می کردم. بنابردلایل زیر:
1- با فرزندان خود مانند حیوان رفتار می کردند که از آنان افراد دلاورو وطن پرست بسازند در حالیکه یک اصل ثابت شده علمی نشان داده است هر چه افراد در کودکی از امنیت روانی بیشتر و آسایش و آرامش بیشتری داشته باشند در بزرگ سالی افرادی متعهدترو وطن پرست تروبا شهامت تر می شوند
2- شاه لیونیدوس با وجود آگاهی از اینکه به قتل رساندن پیک برخلاف اصول اخلاقی و بین المللی است با این دلیل که" اینجا اسپارتان است" پیک و همراهان وی را به قتل می رساند. نه رفتار سیاست مدارانه ،نه منش پادشاهی نه طبع بلند بزرگان. خشونت و وحشیگری مطلق
3- بزرگان مملکتی همگی فساد مالی و اخلاقی دارند
4- شاه به جای پذیرش سربازی که با جان ودل درخواست پیوستن به لشگر را دارد به دلیل عدم تناسب اندام و داشتن چهره نامناسب مورد تحقیر قرار می دهد و نفرت و کینه را در وی تقویت می کند تا درنهایت به خیانت و پیوستن به سپاه دشمن منجر شود
5- ملکه آنقدر ساده لوح و ابله است که باور می کند یک مقام بلند پایه مملکتی برای حفظ کشور در حال جنگ شرط و شروط جنسی تعیین می کند یا خود را آن چنان اغوا گر که هیچ فردی توان چشم پوشیدن از وی را ندارد؟ از آن گذشته با تن دادن به رابطه جنسی که به قولی هیچ لذتی برای او ندارد چه فداکاری بزرگی به شاه و مملکت خود می کند!
6- همچنین عقل سلیم به طور کامل حکم می کند که با لشگری اندک به خیل سپاهیان امپراطوری حمله کنند و تا پای جان برای دفاع قبل از تجاوز به شرف و ناموس خود، که البته توسط خودی ها قبلا بر باد رفته، بایستند!