nemogoody

Sunday, January 29, 2006

از هر چمن گلی

سلام بر همگی

دوستی بسیارعزیز و ارجمند ، که نظرش برای من بسیار مهم و قابل احترام است ، در مورد وبلاگ نویسی من چند نکته را یادآوری کرد. از این به بعد سعی می کنم نظرات این عزیز را به دقت انجام دهم.

همچنین در چند روز گذشته به چند سایت سر زدم و بعضی از آنها به نظرم جالب آمدند. بنابراین تصمیم گرفتم آدرس آنها را در وبلاگم قرار بدهم تا دوستانی که به اینجا سر می زنند بتوانند این وبلاگها یا سایتها را ببیند و از آنها لذت ببرند.


1- اولین سایت مورد نظر یک سایت آکادمیک است ، سایت دانشگاه فلوریدا که با اپلت جاوا از اوج کهکشان ها به قعر یک مولکول و حتی اجزاء تشکیل دهنده آن مولکول رفته است.

2- سایت دوم نیز یک سایت آکادمیک است از دانشگاه MIT ، در این سایت در مورد خطای دید نمونه های جالبی ارایه داده شده اند ، امیدوارم خوشتان بیای.

3- در این وبلاگ گردی ها به سایت آقای پیمان هوشمندزاده برخوردم و این نوشته بسیار جالب در بین ن.شته های ایشان نظرم را جلب کرد : سکسی ترین سانسور

در همین جا اعلام می کنم که من موافق چادر نیستم ولی هیچگاه به افرادی که چادر برسر می کنند تنها به خاطر چادری بودنشان توهینی نکرده ام و دلیلی که این نوشته به نظرم جالب آمد این بود که در عین حالی که هیچ اهانتی نشده ولی به نقد آن از دیدگاه یک موافق پرداخته است.

4- اگر به موسیقی علاقه دارید و پهنای باند بالا در اختار دارید همچنین RealPlayer 10 دارید از این سایت لذت خواهید برد.


5- مورد توجه علاقه مندان به شکلکهای یاهو

6- به یاد زمانی که به مفهوم توجهی نداشتیم و تنها با نوای آن شاد بودیم.

Tuesday, January 24, 2006

این ایران است که همچنان وطن ما باقی می ماند

سلام بر همگی

این پست را به عنوان کامنت برای این وبلاگ نوشتم

من هم خانم عبادی رو دوست دارم و او را تحسین می کنم و از کارهای رئیس جمهور جدید مملکتم(چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید هست و نظر ما فرقی در کل جریان ندارد) گاهی شرمنده می شوم و گاهی ناراحت و در بسیار موارد نگران . موافق داستن سلاح اتمی هم نیستم. مانند خیلی ها هم آن را حق ملی(البته خوب است مقاله سایمون جنکینز را بخوانیم چون ظاهرا او به ما این حق را داده است، منظورم فقط دلایلی است که ارایه کرده)نمی دانم یاداشتن آن را نشانه پیشرفت نمی دانم کما اینکه پاکستان دارد ولی بیشتر از آن نابسامان است که بتوان آن را یک کشور پیشرفته به حساب آورد.

ولی حرف خانم عبادی را درک می کنم. این خیلی توهین آمیز است که وقتی راجع به ایران و ایرانی صحبت می شود خیل راحت فکر کنیم ایرانی ها اجازه می دهند هر کسی بیاید و برایشان تصمیم بگیرد. درست است که ما رئیس جمهور چه عرض کنمی داریم ولی مگر رئیس جمهور امریکا چه فرقی دارد که می گوید خداوند به من الهام کرد به عراق حمله کن. بنابر مثل چشم در برابر چشم باید گفت احمق در برابر احمق .

درست است که ما ملتی هستیم که پنهان یا آشکار می گوییم :"فلانی خارجیه" یا "بابا خارجیا خیلی با فرهنگن" یا از این جور تفکرات ولی هنوز هم، خدا را شکر،براین باوریم که حضور غیر ایرانی به عنوان قدرت برتردر داخل مملکت و به عنوان یک تصمیم گیرنده را نخواهیم پذیرفت . و به عبارت ساده تر همانطور که در طول تاریخ ثابت کردهایم گوشت همدیگر را می خوریم ولی استخوان های همدیگر را نگه می داریم. و شاید این همان خصیصه ای است که باعث شده هیچ گاه مستعمره نشویم و باوجود کلیه مشکلات پنهان و آشکار و مسلما غیر قابل انکار در مقابل غیر ایرانی سر فرود نیاوریم.دوستانی که می گویند جوانان ما حاضرند به هر قیمتی از این حکومت خلاص شوند آیا حاضرند مانند هند و پاکستان مورد استفاده و مستعمره دیگران باشند؟ و یا مورد تحقیر یک امریکایی قرار بگیرند ؟ نه چنین نیست چون ایرانیان همیشه خود را برابر و در بسیاری موارد برتر از سایرین دانسته اند(درصد نیستم که بگویم این طرز فکر درست است یا خیر ولی چنین است و همه می دانیم)

همانطور که در پست های قبلی نوشته ام باید با چشم باز خوبی ها و بدی هایمان را ببینیم . درصدد رفع بدیها و کاستیها باشیم ولی چشم برروی خوبیهایمان نبندیم.و هرگز حس وطن پرستی خود را زیر سوال نبریم زیرا حکومت ها می آیند و می روند ولی این ایران است که همچنان وطن ما باقی می ماند.

Thursday, January 19, 2006

سایمون جنکینز رو داشته باشین ،چی میگه!

سلام برهمگی
همین جا بگم با داشتن سلاح چه اینجوریش چه اونجوریش کلا مخالفم چه برای خودمون چه دیگران.
ولی خیلی خوشم اومد که دیدم یک سایمون جنکینزی پیدا می شه که بفهمه:
اول اینکه همه رو با یک چشم نباید دید
دوم اینکه چرا خودشون داشته باشن ولی اخه اگر احتمال خواستن بقیه هم باشه

البته از صمیم قلب امیدارم که ما نخواهیم وخیلی زود معلوم بشه که نمی خواهیم

ارثیه فرهنگی نواده های ما چیه؟

سلام بر همگی
چندی پیش به این نوشته جالب بر خوردم اون رو خوندم و بسیار لذت بردم. به نظرم اومد که چقدر خوبه که آدم راجع به اون چه که هست اطلاعات کاملی داشته باشه و بتونه در موقع لازم از خودش و فرهنگش و خلاصه هر اون چیزی که ریشه های یک آدم به حساب میاد حرف بزنه. خیلی ممنون آقای علی پرنده که به این خوبی دلیل آوردین که چی بگیم و چی نگیم ، من از طرف خودم از شما تشکر می کنم و از اطلاعاتی که ارایه کردین استفاده می کنم.

بعد از اون به این نوشته رسیدم که اون هم در نوع خودش جالب بود. راستش خیلی ناراحت شدم . قصد کوچک شمردن احساسات و عقاید دیگران رو ندارم ولی دلم گرفت از اینکه چرا بعضی ها به دلیل اینکه نتونستن و یا نمی تونن به جایگاهی که دلشون می خواد برسن می خواهند که تاریخ ،فرهنگ و ریشه های یک ملت رو به دلخواه خودشون تغییر بدن و به عبارت ساده تر به بازی بگیرن!

خوبه ملتی باشیم با دید باز ، با افکاری رو به جلو، آماده پذیرش هر چیز نو،همراه با داشتن شهامت برای ابراز احساسات و زندگی کردن به میل خود ولی یک سوال: پیس ریشه های ما کجا هستند؟ چی هستند؟ چطور زنده بمونیم اگر ریشه های فرهنگی خودمون را با تیشه "دلم می خواد" ،"این طوری راحت ترم" قطع کنیم . این که بگم " به نظر من ..." خیلی خوبه چون نشون میده که من نظر دارم ولی آیا فقط نظر دارم یا در پس این نظر فکر هم کردم، نظرم رو سبک سنگین کردم؟ خدا رحم کنه چون می ترسم چیزی برای بچه های ما باقی نمونه تا به عنوان ریشه و فرهنگ برای بچه هاشون به ارث بگذارند.

Monday, January 16, 2006

دلیل آوردن برای حرف هایی که می زنیم خیلی سخته؟

سلام بر همگی
این دفعه به یک مورد جالب رسیدم . داشتم وبلاگی رو می خوندم که خیلی موافق نوشته نویسنده اون نبودم . ولی بسیارمودبانه نوشتم که بنابرچه دلایلی با نظر ایشون موافق نیستم و خواستم تا دلایلشون رو بگه. فردا که رفتم برای دیدن جواب ایشون، در کمال تعجب دیدم در جواب نوشته چون من آدرس ایمیل نذلشتم نظر من رو پاک کرده وگفته که با افرادی مثل من که آدرس ایمل نمیذارن ارتباط برقرار نمی کنه! حالا اگر اینطور بود پس چرا افرادی رو که به ایشون توهین کردن کامنتهایشون سرجاش بود؟ خیلی برام جالبه

تا حالا براتون پیش اومده که ببینین کسی ترجیح می ده بهش توهین کنن تا اینکه ازش بخوان برای حرفاش دلیل بیاره؟
من ندیده بودم که دیدم

Sunday, January 15, 2006

این خیلی خوبه که واقع بین باشیم ولی عزت نفس هم چیزه خوبیه

سلام به همگی
همونطور که در پست قبلیم گفتم مدت زیادی بود که وبلاگ های دیگران رو می خوندم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم هم شروع کنم به نوشتن.
من همیشه معتقد بودم و هستم که آدم در عین حالی که نباید به کسی بی احترامی کنه باید احترام خودش رو هم نگهداره. به نظر من هم اونهایی که میگن ایرانی ها در دنیا بهترین هستند اشتباه می کنند و هم اونهایی که چپ و راست به ایران و ایرانی بدو بیراه می گن اشتباه میکنن.
دو هفته پیش یک وبلاگ دیدم که مال آقاییه که خیلی ادعا می کنه ایران رو دوست داره و از درد وطن نتونسته یا نخواسته که در مالزی به تحصیلاتش ادامه بده و برگشته ایران . در ابتدای برگشتنشون خیلی دم از این می زدن که هموطن یک چیزه دیگس خیابونای تهرون یک جای دیگس و خلاصه ایران بهشته برینه .
حالا بعد از دو سه ماه این آقا توی وبلاگش کلی بدوبیراه به ایرانیا گفته بود که ایرانیا نفهمن و نمی دونن که کیو باید انتخاب کنن و مثلا آقای خوش برورو و خوش لباس قبلی حتی لیاقت دوردوم رو هم نداشت . تازه گذشته از اون اینقدر بیشعورن که حالا رفتن این آقای تندرو رو انتخاب کردن که ملت رو به خاک سیاه بنشونه. بعد هم اضافه کرده بود که ایرانیا آدم نیستن و حق تصمیم گیری در مورد مسایل زندگی خودشون رو ندارن چون نمی دونن که چه تصمیمی بگیرن و اروپایی ها خوبن و خلاصه می دونن چه کنن و چه تصمیمی بگیرن و کلا دیدشون خیلی بازه. من نمی گم کی خوبه و کی بده ولی فقط این رو گفتم که هر ملتی اشتباه می کنه ولی اینکه دلیل نمی شه آدم خودش رو جدا کنه بعد بیاد یک ملت رو بی حرمت کنه. آخه این آقا مگه چند تا کشور اروپایی رفته تازه اون هم توی هسته سیاسی اون کشور بوده؟ یا اینکه سیاستمدار بین المللیه و سر در میاره. چرا اینقدر خودشو کمتر و بدتر می دونه ؟ این حرفها همش از کمبود اعتماد به نفسه وگرنه اروپایی هایی که این آقا خیلی آدم می دوندشون هم اشتباه می کنن و اشتباه های خیلی بزرگی هم می کنن.

خلاصه هر چی که هست ما ایرانی هستیم . ما باهوش ترین و بهترین ملت دنیا نیستیم ولی آدمیم و حق داریم زندگی کنیم . با سیاست ترین آدم های دنیا نیستیم ولی حق داریم راجع به مسایل سیاسی مملکتمون تصمیم بگیریم و شاید هم اشتب

شما روبه خدا بیایین خودمون رو آدم بدونیم فقط آدم بودن خودمون رو باور کنیم . یک آدم حقوق خاص خودش رو داره و اشکالات و ایرادات خودش رو هم داره. هر آدمی حق داره تصمیم بگیره ولی امکان این هم هست که اشتباه کنه.

این خیلی خوبه که واقع بین باشیم ولی عزت نفس هم چیزه خوبیه

Saturday, January 07, 2006

سلامی چو بوی خوش آشنایی

سلام
چند وقت بود که به صورت جدی و روزانه وبلاگهای دوستان رو می خوندم و از طریق لینکهایی که این دوستان به سایرین داده بودن با یک سری وبلاگهای غیر دوست هم آشنا شدم و اون هارو هم خوندم تا اینکه خودمم به فکر نوشتن افتادم تا ببینم چی میشه . امیدوارم من هم
بتونم توی این دنیای مجازی جایی رو به خودم اختصاص بدم و حرف های قابل عرض توش بنویسم که خواننده هم داشته باشه. با تشکر